loading...

بينوايان

شرح بينوايان

بازدید : 335
11 زمان : 1399:2

كاراكتر ژان والژان برداشتي آزاد از زندگي اوژن-فرانسوا ويدوك است. ويدوك يك جبركار سابق بود كه به سرپرستي پليس مخفي فرانسه رسيد و بعدها نخستين آژانس كارآگاه شخصي فرانسه را پي ريزي كرد. او همچنين تاجر و فعال گسترده اجتماعي و فعاليت‌هاي بشردوستانه بود. ويدوك به هوگو در تحقيقاتش براي كلود ولگرد و آخرين روزهاي يك محكوم به اعدام كمك كرد. در سال ۱۸۲۸ ويدوك، كه اكنون مورد عفو قرار گرفته بود، جان يك كارگر را در كارخانه كاغذش با برداشتن گاري بر روي شانه‌هايش نجات داد؛ همانگونه كه ژان والژان اين كار را انجام مي‌دهد.[۱۰] توصيف‌هاي هوگو از نجات دادن يك ملوان توسط والژان تقريباً كلمه به كلمه از توصيف حادثه‌اي توسط يك دوست در نامه اش مي‌باشد. هوگو از بينونو ميوليس(۱۷۵۳–۱۸۴۳)، اسقف دينيه در زمان برخورد والژان به مايرل، به عنوان مدلي براي مايرل استفاده مي‌كند.[۱۱] در ۱۸۴۱، هوگو يك فاحشه را از بازداشت به خاطر حمله كردن نجات داد. او بخش كوتاهي از گفتگويش با پليس را هنگام نجات فانتين توسط والژان به كار مي‌برد.[۱۲] در ۲۲ فوريه ۱۸۴۶، وقتي او كار بر روي رمان را آغاز كرد، هوگو شاهد دستگيري يك نان دزد بود در حالي كه يك دوك و فرزندش بر كالسكه خود بي رحمانه صحنه را تماشا مي‌كردند.[۱۳][۱۴] او چندين تعطيلات خود را در مونتروي، پا-دو-كاله گذراند، كه آن را به عنوان مدلي براي شهري در نظر گرفت كه م ــ-سور-م ــ (M____-sur-M__) مي‌نامد.[۱۵] در شورش ۱۸۳۲، هوگو در حين قدم زدن در پاريس با موانعي بلوكي مواجه گشت كه براي پناه گرفتن از آتش تفنگ‌ها ساخته شده بود.[۱۶] او در انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه مستقيماً شركت داشت و به در هم كوبيدن اين سنگرها و سركوب شورشيان عمومي و متحدان سلطنت طلب كمك كرد

كاراكتر ژان والژان برداشتي آزاد از زندگي اوژن-فرانسوا ويدوك است. ويدوك يك جبركار سابق بود كه به سرپرستي پليس مخفي فرانسه رسيد و بعدها نخستين آژانس كارآگاه شخصي فرانسه را پي ريزي كرد. او همچنين تاجر و فعال گسترده اجتماعي و فعاليت‌هاي بشردوستانه بود. ويدوك به هوگو در تحقيقاتش براي كلود ولگرد و آخرين روزهاي يك محكوم به اعدام كمك كرد. در سال ۱۸۲۸ ويدوك، كه اكنون مورد عفو قرار گرفته بود، جان يك كارگر را در كارخانه كاغذش با برداشتن گاري بر روي شانه‌هايش نجات داد؛ همانگونه كه ژان والژان اين كار را انجام مي‌دهد.[۱۰] توصيف‌هاي هوگو از نجات دادن يك ملوان توسط والژان تقريباً كلمه به كلمه از توصيف حادثه‌اي توسط يك دوست در نامه اش مي‌باشد. هوگو از بينونو ميوليس(۱۷۵۳–۱۸۴۳)، اسقف دينيه در زمان برخورد والژان به مايرل، به عنوان مدلي براي مايرل استفاده مي‌كند.[۱۱] در ۱۸۴۱، هوگو يك فاحشه را از بازداشت به خاطر حمله كردن نجات داد. او بخش كوتاهي از گفتگويش با پليس را هنگام نجات فانتين توسط والژان به كار مي‌برد.[۱۲] در ۲۲ فوريه ۱۸۴۶، وقتي او كار بر روي رمان را آغاز كرد، هوگو شاهد دستگيري يك نان دزد بود در حالي كه يك دوك و فرزندش بر كالسكه خود بي رحمانه صحنه را تماشا مي‌كردند.[۱۳][۱۴] او چندين تعطيلات خود را در مونتروي، پا-دو-كاله گذراند، كه آن را به عنوان مدلي براي شهري در نظر گرفت كه م ــ-سور-م ــ (M____-sur-M__) مي‌نامد.[۱۵] در شورش ۱۸۳۲، هوگو در حين قدم زدن در پاريس با موانعي بلوكي مواجه گشت كه براي پناه گرفتن از آتش تفنگ‌ها ساخته شده بود.[۱۶] او در انقلاب ۱۸۴۸ فرانسه مستقيماً شركت داشت و به در هم كوبيدن اين سنگرها و سركوب شورشيان عمومي و متحدان سلطنت طلب كمك كرد

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 47
  • بازدید سال : 99
  • بازدید کلی : 8212
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی